موت ابادواژهنامه آزادموت اباد در ابتدا مو تاب ها بوده است. در گذشته در 2 کیلومتری شمال موت اباد فعلی دهی بنام جعفر اباد وحود داشته که مظهر قناتش در مخل موت اباد فعلی بوده است. چون ک
موجلواژهنامه آزاد[مُ ؤَ جَّ ل] زمان دار، مهلت دار. ملک مؤجل: حکومتی که هنوز وقتش باقی است. (حقوقی) [مُ ؤَ جَّ ل] مدت دار، دارای مهلت پرداخت، حالّ نشده.
مونجواژهنامه آزادنوعی زنبور به معنی زنبور. مانند مونج زرد که معنی زنبور زرد میدهد. در برخی از مناطق خراسان همچون کاشمر و دهستان رقه بشرویه، به زنبور مونج نیز می گویند.
سیچانواژهنامه آزادموش (ترکی) موش. سیچان یکی از محله های قدیم اصفهان است. این محله جزءِ بخش پنج از محلات جنوبی رودخانۀ زاینده رود است و درواقع از دهاتی است که به شهر اصفهان اتصال
ﺯﻟﻔﺎواژهنامه آزادزُلفا:(زلف موی بلندِ سر، گیسو + الف (پسوند نسبت)) ؛ منسوب به زلف. || (به مجاز) زیبایی زلف معشوق. || (در عربی، زلفی) نزدیکی و منزلت و قربَت.
وسیلهواژهنامه آزادکمک رسان / به وسیله:به کمک ، به موجب، به راه،/ وسیله:روش، راه، این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:هاندیک، ابزار (سنسکریت:بْهاندیکا) اوپاک
مابه ازاءواژهنامه آزادشخصی که وظیفه نگهداری اموال دیگران را بعهده دارد و مال هم در زبان فارسی معانی زیادی دارد .در مبحث عامیانه روستایی و عشایری مواظبت کردن از احشام را به مالبان میس
کسوهواژهنامه آزاددر لغت:به کسر و ضم کاف و سکون سین و فتح واو از ریشه "کسو" به معنای لباس و پوشاک است. در فقه:به هر آنچه که مایه پوشش عرفی بدن فرد به گونه ای باشد که امکان رویت آ