موت ابادواژهنامه آزادموت اباد در ابتدا مو تاب ها بوده است. در گذشته در 2 کیلومتری شمال موت اباد فعلی دهی بنام جعفر اباد وحود داشته که مظهر قناتش در مخل موت اباد فعلی بوده است. چون ک
موجلواژهنامه آزاد[مُ ؤَ جَّ ل] زمان دار، مهلت دار. ملک مؤجل: حکومتی که هنوز وقتش باقی است. (حقوقی) [مُ ؤَ جَّ ل] مدت دار، دارای مهلت پرداخت، حالّ نشده.
مونجواژهنامه آزادنوعی زنبور به معنی زنبور. مانند مونج زرد که معنی زنبور زرد میدهد. در برخی از مناطق خراسان همچون کاشمر و دهستان رقه بشرویه، به زنبور مونج نیز می گویند.
شپولواژهنامه آزادپسر بچه شیرین زبان و بامزه موج ،موج دریا شه پول نامی کردی به معنی موج یا امواج دریا شیرین کام