هم رساواژهنامه آزادهم . [ هََ ] (حرف ربط، ق) به معنی نیز که به عربی ایضاً گویند. (برهان ). لفظ فارسی است مرادف نیز. لفظ «هم» بر لفظی داخل می شود که آن لفظ محمول به مواطات بر مدخول
لهکواژهنامه آزاد(ل مفتوح ، ه ساکن، ک ساکن) نام قوم ایرانى که عمدتاً در غرب کشور ساکن اند؛ زبان این قوم بازمانده از پارسى باستان (مادى و پهلوى) است که به اختصار مى توان گفت حد ف
حطهواژهنامه آزادحطّه در لغت، برگرفته از ریشۀ «ح ط ط» است. معانى گوناگون و در عین حال قابل جمعى که در واژه نامه هاى عربى براى ریشۀ یادشده آمده است، نشان مى دهد که فرونهادن و پای