موره/هورهواژهنامه آزادآوایی که در مراسمات عزا استفاده شده و سالیان کهن برای عبادت اهورا مزدا میسرودند.
بافورواژهنامه آزادوسیله ای سه تیکه از چوب و حقه سفالی که بوسیله مهره بهم متصل می شوند و جهت مصرف تریاک همراه با زغال سرخ است
آچارواژهنامه آزاددَسچار؛ مهره چار، پیچار، دست افزار. از ادغام دست و چار ساخته شده است (چار واژه ای برگرفته از زبان پهلوی و به معنای افزار و چاره و راهکار است).
مهرشیدواژهنامه آزادروز دوم از هفته، مهرشید است که مهر آن به معنی دوستی و مهربانی است. در پهلوی میتراست. مهر برگرفته شده از آیین هفت هزار ساله میترایی است. مهر همچنین ایزد عهد و پی
فشتنقواژهنامه آزادروستایی است در 35 کیلومتری غرب سبزوار که در تقسیمات کنونی، از توابع داورزن به شمار می رود. محصولات آن بیشتر انار، گردو، انگور، گندم و جو است. جمعیت آن در حال حا