پاتولوژیکواژهنامه آزادآسیب شناختی، مرضی؛ وضعیت جسمی یا روانی که به نظر می رسد ناشی از بیماری باشد. مثلاً کمرویی پاتولوژیک، یعنی خجالتی بودن بیمارگونه.
کشت حیدرواژهنامه آزادمزرعه ای درمجاورت روستای حسین گرگ میباشد که دارای سدوچشمه اب وباغ انگور ودرختان میوه میباشد این مزرعه متعلق به حاج مرتضی چگینی میباشد
روگرفتواژهنامه آزادپاسخ مثبت به یک تقاضا را گویند(مثلا تقاضای وجهی و یا کالایی را از شخصی داری و آن شخص در اختیار متقاضی قرار میدهد در این صورت می گویند روگرفت) همچنین وقتی یک لای