بی منطقواژهنامه آزادبی ادب، کسانی که سخن نسنجیده می زنند و همیشه در مقابل سخنان خوب حساسیت نشان می دهند
برنامه ریزی شهریواژهنامه آزاداتخاذ تدابیر منطقی و مناسب با استفاده از یک سلسله روش های علمی در جهت پیش بینی نیازهای شهری و هدایت توسعه شهر و بالا بردن استانداردهایزندگی شهروندان درشهرها بر
توجیهواژهنامه آزاددیگری را با دلایل منطقی و غیرمنطقی قانع کردن. ابراز دلایل. منطقی جلوه دادن کار را گویند.