خشواژهنامه آزادخوب مناسب خوب، مناسب خوب مناسب خوب مناسب (خَش) خوش - خوب - پسندیده - مورد پسند خوب مناسب خوب مناسب این کلمه به لهجۀ یزدی است و به زبان فارسی یعنی خوب
واپاواژهنامه آزاد(بجستان) مراقب بودن؛ درگیر کسی یا چیزی بودن. مثلاً گفته می شود:«من به بچه واپا هستم». یعنی درگیر کارهای بچه هستم. (بجستانی) واپای کسی یا چیزی بودن:مشغول به کسی
برنامه ریزی شهریواژهنامه آزاداتخاذ تدابیر منطقی و مناسب با استفاده از یک سلسله روش های علمی در جهت پیش بینی نیازهای شهری و هدایت توسعه شهر و بالا بردن استانداردهایزندگی شهروندان درشهرها بر