من عندی بودنواژهنامه آزادمِن عِندی بودن اصالتا واژه ای عربی است یعنی یکطرفه بودن، از جانب خویش صحبت کردن، ازخوددرآوری یا من درآوردی یا ابداعی. البته کمی بار منفی دارد وگر نه چنان که می
من را سوار کن جانمواژهنامه آزادمحل سوار شدن، نام ایستگاه ورود و خروج مسافران در ناحیۀ بالادست سدّ زاینده رود.
منصوصواژهنامه آزادبدون تعیین - نامعین - آنچه که حکمی درباره آن وجود ندارد و با استنتاج از امور منصوص بدان اطلاق می شود
منهولواژهنامه آزادآدم رو ، سوراخی که امکان وارد شدن انسان در آن باشد (عمران و شهرسازی) چاه آدم رُوی بازدید کانال فاضلاب، به قطر حدود ۱.۵ متر.
من عندی بودنواژهنامه آزادمِن عِندی بودن اصالتا واژه ای عربی است یعنی یکطرفه بودن، از جانب خویش صحبت کردن، ازخوددرآوری یا من درآوردی یا ابداعی. البته کمی بار منفی دارد وگر نه چنان که می
منیساواژهنامه آزاد(ترکی) مَنیسا؛ جان من، روح و روان من، نفس من. || نامی است دخترانه که بیشتر در میان ترک ها، بلوچ ها و افغان ها رایج است. || مانیسا؛ نام شهری اسلامی در ترکیه.