مفلوکواژهنامه آزادفلک زده، بد بخت مَفْلوْک؛ فلک زده، فقیر ، بیچاره ، ندار ، کسی که ثروت یا خانواده یا موقعیت خود را از دست داده است.
التتمشواژهنامه آزادالتتمش به معنی حافظ و نگاه دارنده ایل است، هم چنین در جای دیگر وجه تسمیه التتمش به این دلیل دانسته شده که تولد وی شب ماه گرفتگی واقع شده است و چنین مولودی را تر
هلاکو خان مغولواژهنامه آزادهلاکو یا هولائو معروف به هلاکو خان یکی از چهار پسر تولی خان و نوهٔ چنگیزخان بود. مادر و نیز همسرش هر دو عیسوی مذهب بودند. مادرش زنی عیسوی مذهب موسوم به سرقویتی
مفلوکواژهنامه آزادفلک زده، بد بخت مَفْلوْک؛ فلک زده، فقیر ، بیچاره ، ندار ، کسی که ثروت یا خانواده یا موقعیت خود را از دست داده است.
کارماناواژهنامه آزادکارمانا یا «کارمانیا» اسم مملکت کرمان است و بطلیموس [جغرافی دان یونانی] آن را منقسم به دو قسمت کرده:کرمان دایر، کرمان بایر. حد شمالی کرمان دایر، کرمان بایر بوده