اطناب مملواژهنامه آزاداَطناب مُمِل در اصلاح حقوقی می تواند به این معنی باشد که زیاده گویی بیش از حد و اطاله کلام در روند دادرسی به نحوی که باعث ملالت و از مسیر خارج شدن روند دفاع گرد
مال بندانواژهنامه آزاددر گذشته، در هر سه فرسخ، چند کمند اسب نگه می داشتند که هر کمندش، چهارتا بود و در آنجا، اسب های دستگاه های پستی را عوض می کردند. این منزل ها را مال بندان می گفتن
اطناب مملواژهنامه آزاداَطناب مُمِل در اصلاح حقوقی می تواند به این معنی باشد که زیاده گویی بیش از حد و اطاله کلام در روند دادرسی به نحوی که باعث ملالت و از مسیر خارج شدن روند دفاع گرد
کارماناواژهنامه آزادکارمانا یا «کارمانیا» اسم مملکت کرمان است و بطلیموس [جغرافی دان یونانی] آن را منقسم به دو قسمت کرده:کرمان دایر، کرمان بایر. حد شمالی کرمان دایر، کرمان بایر بوده
آکاشاواژهنامه آزادسرتاسر کائنات همواره مملو از سیاله مرموزی بوده است موسوم به آکاشا یا اثر (اثیر) که همیشه در حال حرکت می باشد و همه چیز از آن به وجود آمده و بآن باز میگردد.
پراپرواژهنامه آزادپُراپُر؛ مملو، لبالب، سر شار، کاملا پُر، آکنده، مشحون و اشباع شده، بسیار پُر شده، چیزی که بسیار پُر شده است.
هر کی هر کیواژهنامه آزاد[ ص.، اِ ] (هر+کی+هر+کی) اوضاع بی قانون را می گویند. بی حساب و کتاب. آشفته بازار. شیر تو شیر «مملکت هر کی هر کی» « مگر مملکت هرکی هرکی است؟!» «هر چی هر چی و هر