مال بندانواژهنامه آزاددر گذشته، در هر سه فرسخ، چند کمند اسب نگه می داشتند که هر کمندش، چهارتا بود و در آنجا، اسب های دستگاه های پستی را عوض می کردند. این منزل ها را مال بندان می گفتن
لیزینگواژهنامه آزادلیزینگ، (به انگلیسی:leasing) یک رشته فعالیت اعتباری کاملاً تخصصی مبتنی بر روش اجاره است که در آن نوعی قرارداد، با توافق میان اشخاص حقیقی یا حقوقی منعقد می شود ک
مادهواژهنامه آزادماده یک واژه پارسی است که برگفته از زبان پهلوی است . ماده در پهلوی بیشتر برای مواد بکار رفته تا جنسیت. نمونۀ پهلوی: مادیشت = مادّه اشیا ماتَک = مادّه اشیا ، ماد
تعدی کردنواژهنامه آزادتجاوز نمودن از حدود اذن یا متعارف است نسبت به مال یا حق دیگری. (ماده 951 قانون مدنی)
بغسماتواژهنامه آزادبُغسَمات - نوعی نان سنتی است که قدمت بیش از 150 ساله دارد مواد تشکیل دهنده آرد ، شکر، روغن و ماده مخمر آب نخود میباشد. و رو مال نان شیره توت انگور و خرما زده می
اشومواژهنامه آزادشوارتس (1382) « اشوم » را در جنوب پارس باقیمانده زموم می داند. [2] واژه « زموم » جمع زومه می باشد که جغرافی نویسان به شکل «زُم » یا به صورت « رَم » به کاربرده