خلبوسواژهنامه آزادخلبوس بر وزن ملموس به معنای درهم و برهم.هر چیزی که مخلوطی از چیزهای مختلف بشود یا باشد.
کسرقواژهنامه آزادک ِ س ر ِ ق: نام روستایی از توابع استان خراسان شمالی شهرستان اسفراین بخش روئین. در معنی و مفهوم و ریشه کلمه کسرق روایات متعدد وجود دارد لاکن نزدیکترین و ملموستر
یی زحمتواژهنامه آزادبی زحمت که در گفت و گوی عامیانه به کار می رود، معادل «بی رنج» است که معنای عجیبی می نماید. ولی در ترکی گفته می شود:«بیر زحمت» که معنی آن «یک زحمت» است که ملموس
سارواژهنامه آزاددر گویش گنابادی یعنی لوس و مامانی ، پاستوریزه ، بی بخار ، رام و بی خطر. || نوعی پرنده
انوواژهنامه آزاد(غرب ایران؛ کرمانشاه و ایلام و ...) اَنو؛ پس. این کلمه از اوستا گرفته شده است؛ برای مثال، شخصی به شخص دیگر می گوید:«انو بابا و مامان کو؟» یعنی پس بابا و مامان ک