مثلثاتواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) سِبَرسَنجی، سِگوشِگان. "مثلثاتی" به پارسی می شود "سِبَرسَنجیک" یا "سِگوشِگانی".
مالدارواژهنامه آزادمالْدار:(maldar) در گویش گنابادی یعنی گوسفند دار ، کسی که گوسفندان زیادی دارد ، ثروتمند ، توانگر ، پول دار
شنبدیواژهنامه آزادشنبدی، یکی از محلات بسیار قدیمی بندر بوشهر. خاندان آل عصفور پس از مهاجرت از کشور بحرین در این محله ساکن شدند و نام محلۀ شنبدی از نام جد سیزدهم خاندان آل عصفور ی
وینسنت برومرواژهنامه آزادوینسنت برومر در ۳۰ دسامبر ۱۹۳۲ ميلادي در «اشتلن بوش» افريقاي جنوبي به دنيا آمده است. وي بين سالهاي ۱۹۵۱-۷ مدرك كارشناسي الهيات و پس از آن كارشناسي ارشد در فلسف
مردانقمواژهنامه آزادمردانقم یا مرداناغام به معنی آناهیتای مقدس است قدمت این روستا به بیش از 2000 سال می رسد در کتب مورخین و سفر نامه ها به این موضوع اشارات کامل گردیده است روستای م
ورمزیارواژهنامه آزاداهورامزدایار - اورمزدیار - ورمزیار در زبان لری ، به عنوان یکی دیگر از زبان های ایرانی، شاهد صورت اصیل «اهوره مزدا»ی باستانی هستیم:«هرمز» و «ورمز». صورت نخستین،
مالدارواژهنامه آزادمالْدار:(maldar) در گویش گنابادی یعنی گوسفند دار ، کسی که گوسفندان زیادی دارد ، ثروتمند ، توانگر ، پول دار