مشک آویزواژهنامه آزادچوبی که به شکل 7یا8 فارسی است ودومشک را روی الاغ ویا هر چهار پای دیگر می بستند وبه مقصد میبردند میبستندچوبی که به شکل 7یا8 فارسی است ودومشک را رو
سلانهواژهنامه آزادخرامان و با ناز و ادعا و آهسته و طمأنینه راه رفتن؛ خوش خوش حرکت کردن به سمت مقصد معلوم .
ترجیح بلامرجحواژهنامه آزادترجیح بلامرجّح بدین معناست که فاعل، یکی از دو امر متساوی و متماثل را بدون غایت و مقصدی خاص برگزیند.