مقسمواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) بخشگر. برای نمونه، "پل مقسم ولتاژ" به پارسی می شود "پل بخشگر ولت".
گرایلیواژهنامه آزادنام یکی از مقام های اصلی دوتار خراسان. || (ترکمنی) سینه ریز زنان؛ نامی است برای دختران. پیشرو که هنگامی به صورت گرایلی مقدم باشد معنی پیشرو برتر می دهد
قیاتواژهنامه آزادقِیات ؛ واژه ای مغولی به معنای سیلی که به قوت آید، برترین قبیله از بین گروه های مغولی که از نسل پدر چنگیز خان بودند، در تاریخ جهانگشای جوینی آمده:"و بر دیگر قبا
مانعه الجمعواژهنامه آزاددو به دو ناسازگار - Mutually exclusive مانعة الجمع؛ منفصله مانعة الجمع قضیه ای است که در آن به تنافی و ناسازگاری دو طرف ـ در موجبه ـ و یا عدم تنافی آن دو ـ در س