سارواژهنامه آزاددر گویش گنابادی یعنی لوس و مامانی ، پاستوریزه ، بی بخار ، رام و بی خطر. || نوعی پرنده
دینه کبودواژهنامه آزاددینه کبود طبق نقل اهالی روستا از واژه " دانه کبود " است که طی سالهای متمادی به مرور به دینه کبود مبدل گشته است.
هنرسنتیواژهنامه آزادهنرهای سنتی، هنرها و صنایع ظریفهای هستند که در طول سده های متمادی با حفظ ریشه ها و سنت های خود رشد کرده؛ مراحل شکلگیری خود را گذرانده یا میگذرانند
ترجیح بلامرجحواژهنامه آزادترجیح بلامرجّح بدین معناست که فاعل، یکی از دو امر متساوی و متماثل را بدون غایت و مقصدی خاص برگزیند.
گاراژیانواژهنامه آزادگاراژیان یک ترکیب کلمه گارا+ژیان است که به معنی شیر خشمگین بوده و نام قبیله ای در نزدیک شهر موسکو در روسیه می زیسته اند که پس از رویارویی های متمادی با حکومت وق