دژفرنودواژهنامه آزادمغلطه، مغالطه، سفسطه فرنود (برهان و دلیل) + پیشوند اوستایی دُژ یا دُش که واورنه و زشت و بد معنی میدهد
دشمن افکنواژهنامه آزاد[ دُ م َ اَ ک َ ] (نف مرکب ) دشمن افکننده . دشمن افگن . آنکه دشمن را مغلوب سازد. محو کننده ٔ خصم:دل روسیان از چنان زور دست بر آن دشمن دشمن افکن شکست . نظامی . ت