هوکارهواژهنامه آزادآمیزه ای است از هو + کار عادت کرده به کاری - خوگرفته - معتاد ( در مفهوم خوب یا بد) در گویش لری و لکی کاربرد فراوان داشته و جا افتاده است
ارارتورواژهنامه آزادتمدنی تقریبا همزمان با مادها(سده 9 ق.م) ساکنین شمال غرب دریاچه مدیترانه (بین دریاچه مدیترانه و دریاچه وان ترکیه) که به پارس ها شهرت داشتند. با تمدنی درخشان و مو
خوکارهواژهنامه آزادحوکاره یا خوی کاره به معنی کسیست که بر پایه خوی کار میکند، معتاد. هر دو شکل حوکاره و خوکاره پذیرفتنی هستند حوکاره درلری امروزی کاربرد دارد
فرأواژهنامه آزادفَرَأ:بر.وزن جَبَلَ ،گور خر وحشی و جمعش فِراء بوزن جِبال-وَ کلَّ الصّیدِ جَوفِ الفرأ . این مثل را در موردی بکار می برند که مراد بیان اهمّیّت چیزی و مزیت آن بر ا