پندومواژهنامه آزادورم (لری بویراحمدی) ورم کردن اعضای بدن مثل دست و پا. (رک. «پندام» در معین و عمید.)
میر بهادریواژهنامه آزادمیر. (از ع ، اِ) مخفف امیر. (غیاث). امیر و پادشاه و سلطان. (ناظم الاطباء). نژاده . (زمخشری ). مخفف امیر، و میره مخفف امیره ... و از خصایص این لفظ است که به قطع
کنهواژهنامه آزادکُنه روسری مستطیل شکل زنان یاسوجی کَنِه ( kane): در معنای علمی و بیولوژیک: کَنه ها از جانوران کوچک انگلی هستند. کنه ها بندپا هستند و از نظر علمی به دو گروه کنه
هورامانواژهنامه آزادوجه تسمیۀ اورامان یاهورامان (هه ورامان): در خصوص کلمه «اورامان یا هورامان» از نظر لغت و ریشه یابی کلمات و سیر تاریخی و باستانی آن، نظریه های متفاوتی به دست آمده