انتظارواژهنامه آزادگاه دار،چشم داشت،گاه به معنی زمان ووقت است وهم هم چم (معنی ،هم معنی)دارا بودن وداشتن پس کسی که باسپرس وقت چشم انتظار کسی است:گاه دار ِ می باشد
فربدواژهنامه آزادفر به معنى زياد و بد به معنى قد است پس فربد يعنى قد بلند نگهبان شکوه "فر" به معنی شکوه , جا و مقام است . "بد" نیز پسوند به معنی دارا بودن , دارنده است ( ارتشبد
تندارواژهنامه آزادچارچوب ودار قالی بافی یا گلیم بافی و... تَندار (Tandar) در گویش ملی مناطق جنوبی فارس و بوشهر به معنی (دار قالی) می باشد، که احتمالا مرکب از تن (تنیدن) + دار (چو
کوتاه کلاسیکواژهنامه آزادشعری کوتاه اما موزون و دارای معنی و مفهوم بلند. شعر کوتاه کلاسیک امروز ممکن است در قالب رباعی، دوبیتی، تک بیت و حتی کوتاه تر از آن سروده شود.