مانیاواژهنامه آزادبرخی آن را از ریشۀ «مان» دانسته اند که در پهلوی، به معنی خانه، منزل، سکنی گزیدن است. بی همتا
مانیتورینگواژهنامه آزادMonitoring به معنای "آگاه بودن از وضعیت سیستم از طریق بررسی مداوم" است. واژه ی جایگزین "نظارت"
مانیفستواژهنامه آزادسندی است که یک حزب سیاسی منتشر میکند در این سند برنامه ها و هدفهایی را که پس از در دست گرفتن قدرت باید دنبال کند مشخص میکند (قانون) بیانیه مانیفیست ،مانیفست ،با
المانواژهنامه آزادمعنی کلمه اِلمان با توجه به مورد استفاده متفاوت است مثلا در ریاضیات به قسمتی از یک دستگاه که خواص همان دستگاه را به طور کامل یا جزئی داشته باشد اِلمان دستگاه می
خراطیواژهنامه آزادمعنی این واژه درلغت نامه ها اشتغال به چوب تراشی است. خؤاطی در گویش لکی و غِراطی در گویش لری به معنی گردی، مدور و هرچیز دایره ای است. به نظر می رسد با توجه به مع