مطوریواژهنامه آزادمطور به معنی نیکی رساننده است؛ در بین اعراب، به دلیل جمعیت بالای این طایفه، کلمه مطر (که مطوری از آن می آید)، به معنی باران است. هر عضو از افراد این طایفه به قط
موریواژهنامه آزاد(مازندرانی) عزاداری و ماتم برای مرده. || در انگلیسی هم، معنی فعل مورن (mourn) مشابه معنای موری است.
انتفاعیواژهنامه آزادمحوریت قرار دادن یا قرار داشتنِ کسبِ سود و منفعتِ مالی و مادی ، در هر واحدِ اقتصادی را ، اِنتفاعی بودنِ آن واحد می نامند. سودبَر.
موریواژهنامه آزاد(مازندرانی) عزاداری و ماتم برای مرده. || در انگلیسی هم، معنی فعل مورن (mourn) مشابه معنای موری است.
توربین بادیواژهنامه آزادآسباد (آسِباد). به چَم (معنی) آسِه ای (محوری) که باد آنرا می چرخاند. همالِ (قرینۀ) آسیاب است که آب آنرا می چرخاند.
wind turbineواژهنامه آزادآسِباد. به چَم (معنی) آسِه ای (محوری) که باد آن را می چرخاند. همالِ (قرینۀ) آسیاب است که آب آن را می چرخاند. آن را با واژۀ بیگانۀ "توربین بادی" یا به نادرستی "آ