لامردونواژهنامه آزادمهمانسرا - جایی که از واردین به ایل خانه یا قبیله پذیرایی می شود - معادل مضیف در زبان عربی - از جنس خانه مسقف یا چادر عشایری - واژه ای لری بختیاری . در واقع مهم
نیرشیدواژهنامه آزادبر وزن خورشید و مهرشید مرکب از نیر به معنای درفشان . رخشان . درخشنده . درفشنده . مضی ٔ. رخشنده . مشرق و شید به معنای درخشان و روشنایی