مضربواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) تاییده. از ریشۀ "تاییدن" به چَمِ (معنیِ) "ضرب کردن". برای نمونه، "15 مضربی از 3 است" به پارسی می شود "15 تاییده ای از 3 است".
مضروبواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) تایک، تایِ یکم. از ریشۀ "تاییدن" به چَمِ (معنیِ) "ضرب کردن". "تایک" خوانده می شود "تا - یک". برای نمونه، در گزارۀ 15 = 5 * 3،
مضروب فیهواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) تادو، تایِ دوم. از ریشۀ "تاییدن" به چَمِ (معنیِ) "ضرب کردن". "تادو" خوانده می شود "تا - دو". برای نمونه، در گزارۀ 15 = 5 * 3،
مضربواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) تاییده. از ریشۀ "تاییدن" به چَمِ (معنیِ) "ضرب کردن". برای نمونه، "15 مضربی از 3 است" به پارسی می شود "15 تاییده ای از 3 است".
مضغةواژهنامه آزادمضغة. [م ُ غ َ] (ع اِ) پاره گوشت خام خائیده. مُضَغ. (مهذب الاسماء). پاره ای از گوشت و جز آن علقه و مضغه ؛ دشنامی است که کمی سن را نکوهند. دشنامی است که به جوان
مضطربواژهنامه آزادلغزنده، جنبنده، ناپایدار، . برای مثال، مضطرب المهل به معنای مهلت های ناپایدار است.