22 مدخل
سختی کننده در کار.
(مَ) [ ع . ] (ص .) مألوف ، الفت گرفته ، خو کرده .
حمام
از حال کنونی به وضع مطلوب تر رسیدن. حالت نو شدن.
1.مطلوب 2. خوش بو
فنی ( مصوب فرهنگستان زبان وادب فارسی)
آنچه که از کیفیتى مطلوب و ارزش و مقامى والا برخوردار است.
رنج هایی که باید در راه مطلوب متحمل شد.