ماشین بازواژهنامه آزادکسی که خرید و فروش و نگهداری ماشین را از روی عشق و علاقه انجام دهد نه از روی منفعت اقتصادی؛ به کلکسیونرهای ماشین (خودرو) هم گفته می شود.
ماشین حسابواژهنامه آزادآماره (آمارِه). در پارسی برای > سه واژه هست؛ شمردن (سبک)، آماردَن (میانه) و رایاندَن (سنگین). پس شایسته است که ماشین حساب را نه رایانه وَنکه (بلکه) آماره نامید.
قولانجقواژهنامه آزاددر زمان قدیم به اسب قولان میگفتن در باتلاقی در جنوب روستا که زینه نام دارد اسب یاهمان قولان به گل مشینه اربابه میگه قولان چیغ(اسب بیرون بیا)به همین دلیل اسم روس
غرمواژهنامه آزادغرم یک حیوان اسطوره ای و به معنی بزکوهی ibex است. فرشته ای است که در اسطوره ی مشی و مشیانه در قالب بزکوهی ظاهر می شود و آنها را شیر می دهد و... . در خوان دوم نی
ماشین بازواژهنامه آزادکسی که خرید و فروش و نگهداری ماشین را از روی عشق و علاقه انجام دهد نه از روی منفعت اقتصادی؛ به کلکسیونرهای ماشین (خودرو) هم گفته می شود.