برواژهواژهنامه آزاداصطلاح یک واژه عربی و قلمبه است و جمع آن نیز مشکلتر است:اصطلاحات. چون فرهنگهای زیادی را دیدم و برابری برای آن نیافتم واژه برواژه که جمع آن میشود برواژگان را برا
جنمواژهنامه آزاد(جَنَم) جرات جِسارت داشتن توانایی، برای برخورد و حلِ مشکلات. :لیاقت قیافه توانایی شایستگی
پروشاواژهنامه آزادقوانین حاکم بر جهان وقتی انسان در شکل غیر مادی خود برای تعلم به عوالم درون(طبقات بالا) سفر میکند توسط این روح مقدس و برجسته راهنمایی خواهد شد.میتوان porusha را
مشکنانواژهنامه آزادنام روستای قدیمی که در 85 کیلومتری جادۀ اصفهان_نائین قرار دارد، و جادۀ ابریشم نیز از این روستا می گذرد. در ایام قدیم، مشکنان مرکز بیش از 48 روستا بود و برای حل