مشتیواژهنامه آزادسوراخی به اندازه یک مشت که در دیوار ایجاد شده جهت قراردادن یا مخفی نمودن اشیا در آن مردی که به بلوغ عقلی و معرفتی رسیده است و از خود گذشتگی و جوانمردی های زیا
موت ابادواژهنامه آزادموت اباد در ابتدا مو تاب ها بوده است. در گذشته در 2 کیلومتری شمال موت اباد فعلی دهی بنام جعفر اباد وحود داشته که مظهر قناتش در مخل موت اباد فعلی بوده است. چون ک
مشک الوسی(خیک الوسی)واژهنامه آزادمشک الوسی:الوسی یعنی قسمت بالایی آن مشکی وبقیه آن سفید است واشاره دارد به رخداد تاریخی. در یک خانواده که اجدادطوایف خواجه گیری و جاگیرانی هستند
time lagواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) زمانلِک، لِکِ زمانی. از ریشۀ "لِک لِک کردن" به چَمِ "این دست آن دست کردن". هنگامی که دو چندی گیتیکی (کمیت فیزیکی) هم را دنبال
کعب نیواژهنامه آزادکعب از نظر واژگانی به معنی «بند میان دو قسمت نی»، «گره چوب نیزه»، «هر چیز بلند و برآمده» است. هرگاه نی را از قسمت گره آن برش بزنند، چون از قسمت ساقه برآمده تر و
موت ابادواژهنامه آزادموت اباد در ابتدا مو تاب ها بوده است. در گذشته در 2 کیلومتری شمال موت اباد فعلی دهی بنام جعفر اباد وحود داشته که مظهر قناتش در مخل موت اباد فعلی بوده است. چون ک
شکر سیاهواژهنامه آزادکشت نیشکر هر ساله از اردیبهشت ماه آغاز شده و بعد از گذشت ۸ماه در اوایل دی برداشت می شودوبرای اینکه ماحصل دست رنج کشاورزان به بازار عرضه شود پس از تمیز کردن نیشک