مشتیواژهنامه آزادسوراخی به اندازه یک مشت که در دیوار ایجاد شده جهت قراردادن یا مخفی نمودن اشیا در آن مردی که به بلوغ عقلی و معرفتی رسیده است و از خود گذشتگی و جوانمردی های زیا
موت ابادواژهنامه آزادموت اباد در ابتدا مو تاب ها بوده است. در گذشته در 2 کیلومتری شمال موت اباد فعلی دهی بنام جعفر اباد وحود داشته که مظهر قناتش در مخل موت اباد فعلی بوده است. چون ک
مشک الوسی(خیک الوسی)واژهنامه آزادمشک الوسی:الوسی یعنی قسمت بالایی آن مشکی وبقیه آن سفید است واشاره دارد به رخداد تاریخی. در یک خانواده که اجدادطوایف خواجه گیری و جاگیرانی هستند
time lagواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) زمانلِک، لِکِ زمانی. از ریشۀ "لِک لِک کردن" به چَمِ "این دست آن دست کردن". هنگامی که دو چندی گیتیکی (کمیت فیزیکی) هم را دنبال
پرگماتیستواژهنامه آزادواژه پراگماتیسم مشتق ازلفظ یونانی (pragma) و به معنی عمل است. این واژه اول بار توسط چالرز ساندرزپیرس (Charles sanders pierce ) ، منطقی دان آمریکائی به کار برده
ورزواژهنامه آزادوِرْز:(werz) در گویش گنابادی یعنی مشت و مال ، ماساژ ، با پا لَگَد کردن ، || آدم سریع را هم ورز گویند ، سریع
نوستالژیواژهنامه آزادبرانگیختگی حسرت آلود خاطرات گذشته. (Nostalgia)؛ انگیزش دریغ آلود خاطرات؛ به طور خلاصه، احساس درونی تلخ و شیرین به اشیا، اشخاص و موقعیت های گذشته. معنی دیگر نوس
آزتکواژهنامه آزادآزتک ها، یک تمدن آمریکای مرکزی را در مکزیک مرکزی شامل می شدند که دارای اسطوره بسیار غنی بودند. آزتکاتل به زبان خود آزتک ها یعنی ناهواتل، در لغت به معنی افرادی ا