مشک الوسی(خیک الوسی)واژهنامه آزادمشک الوسی:الوسی یعنی قسمت بالایی آن مشکی وبقیه آن سفید است واشاره دارد به رخداد تاریخی. در یک خانواده که اجدادطوایف خواجه گیری و جاگیرانی هستند
مشک آویزواژهنامه آزادچوبی که به شکل 7یا8 فارسی است ودومشک را روی الاغ ویا هر چهار پای دیگر می بستند وبه مقصد میبردند میبستندچوبی که به شکل 7یا8 فارسی است ودومشک را رو
مشتکی عنهواژهنامه آزادمتضاد شاکی؛ متهم کیفری که از او شکایت شده است، کسی که شکایت کیفری علیه او در دادسرا و سپس دادگاه مطرح می شود.
پنجرهواژهنامه آزادخانه ٔ چوبی که برای درندگان و پرندگان می سازند؛ قفس. (رک دهخدا) || (پیشنهاد کاربران) احتمالاً واژۀ پنجره از دو کلمۀ پنجه و ره تشکیل شده است، به معنی راه پنجه (م
مشک الوسی(خیک الوسی)واژهنامه آزادمشک الوسی:الوسی یعنی قسمت بالایی آن مشکی وبقیه آن سفید است واشاره دارد به رخداد تاریخی. در یک خانواده که اجدادطوایف خواجه گیری و جاگیرانی هستند