مستورانواژهنامه آزادپنهان کرده مستوران به معنی پنهان .پوشیده.نقابدار .به چهره پنهان یا نقاب دار میگویند
مستورانواژهنامه آزادپنهان کرده مستوران به معنی پنهان .پوشیده.نقابدار .به چهره پنهان یا نقاب دار میگویند
سوءالقنیهواژهنامه آزادهرگاه که مزاج از حال طبیعی بگردد و ضعف بر وی مستولی شود، حالی نزدیک به حال مستسقیان پدید آید که طبیبان آنرا سوءالقنیه گویند، و سوءالمزاج نیز گویند. (رک دهخدا) |
جنینواژهنامه آزادبا فتح جیم بر وزن فعیل؛ بر گرفته از واژۀ جن (هر چیزی که از دیده مستور باشد) به معنای موجود زنده ای که به دلیل قرار کرفتن در رحم از دیدگان مستور (پوشیده) است.