مستالواژهنامه آزادمِسْتاْل:(mestal) در گویش گنابادی یعنی شکست خورده در عشق ، شکست عشقی خورده ، ناکام
آستمالواژهنامه آزادنام روستایی در شهرستان ورزقان در استان آذربایجان شرقی،از دو قسمت آس +تمل تشکیل شده است و به معنای اساس و خواستگاه قوم آس
مستالواژهنامه آزادمِسْتاْل:(mestal) در گویش گنابادی یعنی شکست خورده در عشق ، شکست عشقی خورده ، ناکام
چوپیواژهنامه آزادچوپی=به دستمالی که اولین نفر از سمت چپ گروه رقص کنندگان محلی کوردی در دست میگیرد و آنرا در هوا تکان می دهد چوپی می گویند.میتواند دستمال یا هر چیزی که بشود آنرا
linenواژهنامه آزادپارچه کتانی، کتان، پارچه نخی، جامه زیر. در جمع:ملافه ها، پیراهن ها، رومیزی ها، دستمال سفره ها
کراواتواژهنامه آزادکروات یا زنّار (زُ - نّ) ، پارچه ای است که از زمان قدیم مسیحیان آن را به عنوان نشانه مسیحی بودن بر کمر یا شکم خود میبستند ، امروزه آن را به جای کمر بر گردن میبن