ساعد سلطانواژهنامه آزادروی ساعد پوششی می کشند که باز ها روی آن می نشینند. برای این است که پنجه های باز به دست و لباس آسیبی نرساند.
ماسیدواژهنامه آزادماْسیْدَ:(masida) در گویش گنابادی یعنی خرج کردن ، ولخرجی ، دست باز کردن ، دست و دلبازانه خرج کردن
بزگ آبادواژهنامه آزادبزگ را برخی بروزن رزق وبرحی بروزن گرگ می گویند . نام روستایی است با حدود صد خانوار جمعیت واقع در بخش گاریزات شهرستان تفت از استان یزد همراه روستاهای گاریز ، بخ
کاردوواژهنامه آزاددر آشوری یعنی پهلوان وشجاع. ریشه اصلی واژه کرد واقوام کرد آریایی ساکن فعلی زاگرس در آشوری یعنی پهلوان وشجاع شجاع ، دلیر ، پهلوان ، زورمند در زبان آشوری به
آمادایواژهنامه آزاداز شهرهای کهن ایران است و نخستین بار به نام اَمَدانه یا آمادی در کتیبهٔ تیگلت پیلسر یکم، پادشاه آشور (۱۱۰۰ پیش از میلاد) آمده است. این شهر پایتخت پادشاهان ماد
مردانقمواژهنامه آزادمردانقم یا مرداناغام به معنی آناهیتای مقدس است قدمت این روستا به بیش از 2000 سال می رسد در کتب مورخین و سفر نامه ها به این موضوع اشارات کامل گردیده است روستای م
شکر سیاهواژهنامه آزادکشت نیشکر هر ساله از اردیبهشت ماه آغاز شده و بعد از گذشت ۸ماه در اوایل دی برداشت می شودوبرای اینکه ماحصل دست رنج کشاورزان به بازار عرضه شود پس از تمیز کردن نیشک