سایه نویسواژهنامه آزادنویسنده ای نامریی که در برابر مزد برای دیگری مینویسد و دیگری ادعای نویسندگی دارد
انجام کاریواژهنامه آزادشکلی از اشکال و روشهای کارکردن که کار فرما در مقابل همان مقدار کار و نه بصورت روز مزد و یا ساعت کاری مزد را پرداخت نماید
تسخیریواژهنامه آزادمسخرشده، مکلف شده، تکلیف شده مانند وکیل تسخیری وکیلی که بی مزد تکلیف به کار وکالت کردن می شود. یا وکیل مکلف
مزداهیکواژهنامه آزاد[مَز دا هیک] (پارسی پهلوی). این واژه به چم علم ریاضیات است. از دو واژه ی مزدَ(مزدا):اندیشیدن ، دانایی و یک که در پارسی پهلوی همان ی نسبت در فارسی دری است که در