پروپاگانداواژهنامه آزادتبلیغ، تبلیغات، رواج دادن ایده، گسترانیدن اندیشه، اندیشه ورزی، اندیشه زایی، اندیش آوری یا اندیشه آوری، نوپروری اندیشه، گسترش اندیشه، راه و روشی که به آگاهی همگا
همه خوانواژهنامه آزاد(ادبیات) همه پسند، فراگیر؛ بخشی از فرهنگ عامه و گونه ای از ادبیات است که مخاطبانش تودهٔ مردم اند و بر پایهٔ ذوق و سلیقه و علاقهٔ عمومی پدید می آید.
وهرزواژهنامه آزادبسیار خسته ، بسیار کُند و آهسته نیکو آفریده شده وِهرِز (یا: وِهْریز ) یکی از سرداران انوشیروان است که در تیراندازی بغایت چیره دست بود. یک اسپهبد ایرانی اهل د
ایلسوزواژهنامه آزادمردم سوخته- از دو کلمه ایل وسوز تشکیل شده ایل به معنی مردم وطایفه وسوز از سوخته مردم سوخته-