مجسمه عدالتواژهنامه آزادنماد عدالت که فرشته ای است با چشمانی نابینا که معمولا با چشم بندی بسته شده اند و در دست راستش ترازویی با دو کفه ی هم تراز و در دست چپپش شمشیری برا قرار دارد بعض
مجرومواژهنامه آزاداز مصدر جرم ، بر وزن جسم ، از جنس بعد مکان بر وزن مفعول برده شده و مجروم میسازیم. Majroom, یعنی آنچه دارای جرم شده است. و هر چه جرم دارد مکانی اشغال میکند و مکا
مجرومواژهنامه آزاداز مصدر جرم ، بر وزن جسم ، از جنس بعد مکان بر وزن مفعول برده شده و مجروم میسازیم. Majroom, یعنی آنچه دارای جرم شده است. و هر چه جرم دارد مکانی اشغال میکند و مکا
سردیسواژهنامه آزاد(سَ) «سَردیس» مجسمه از انسان یا هر جاندار زنده دیگری که تنها از سر و گردن است. در برابر تندیس که پیکره کامل است.
میماقواژهنامه آزاد(لری شوهانی) مات و مبهوت (مجسمه). به حالتی گفته می شود که فرد بدون هیچ تحرک جسمانی، مانند مجسمه خشکش بزند و به نقطه ای خیره بماند.
اسفنکسواژهنامه آزادترکیب انسان با حیوانات در مجسمه سازی باستان؛ نمونه هایی از آن در معماری هخامنشیان دیده می شود.