مرجع تقلیدواژهنامه آزاد(واژۀ پیشنهادی کاربران) دینبُد راهنما. "بُد" پسوند مِهتَری و بزرگی است چون در "سپهبد".
مربعواژهنامه آزادچاری، چارینه. «چاری» یا carré در فرانسوی همریشه است. در هندسه، چارگوشی است که بَرهایش برابر و گوشه هایش راست اند. «متر مربع» به پارسی می شود «متر چاری».
آستین مرقعواژهنامه آزادلباسی مندرس که با تکه هایی از پارچه ای دیگر باز سازی شده است. کنایه از لباسی که از جنس لباس توانگران و ثروتمندان نیست
دایرة المعارفواژهنامه آزادنوعی از کتابهای مرجع است که کلیه ی مفاهیم حول موضوع خاص یا تمام موضوعات را گردآوری کرده و در اختیار مخاطب قرار می دهد. نجلا
خارج نویس کردنواژهنامه آزادمیتوانید به عنوان مثال ماده 57 قانون آیین دادرسی مدنی را در ذیل معنای نگاشته شده برای اصطلاح مذبور استفاده کنید. ماده 57 به قرار ذیل است: ماده ۵۷ـ خواهان باید
مربعواژهنامه آزادچاری، چارینه. «چاری» یا carré در فرانسوی همریشه است. در هندسه، چارگوشی است که بَرهایش برابر و گوشه هایش راست اند. «متر مربع» به پارسی می شود «متر چاری».