یاش ماقواژهنامه آزادمترادف با اش ماق که باز کردن یک چیزی را دلالت داردلیک به مرور به یاش ماق درآمده کل آن ترکی است
سکواژهنامه آزاد[سُک] دنباله کشمش [سُک]. اخلاط بینی. ان دماغ سُکْ:(sok) در گویش گنابادی یعنی پنهان شدن ، قایم شدن ، مخفی شدن ، اختفا کردن ، || کشیک دادن ، گشت زدن همراه با مراق
واپاواژهنامه آزاد(بجستان) مراقب بودن؛ درگیر کسی یا چیزی بودن. مثلاً گفته می شود:«من به بچه واپا هستم». یعنی درگیر کارهای بچه هستم. (بجستانی) واپای کسی یا چیزی بودن:مشغول به کسی