فرآیندواژهنامه آزادمراحل مختلف چیزی، پیشرفت تدریجی ومداوم، جریان عمل، مرحله، دوره عمل، طرز عمل، تهیه کردن، مراحلی را طی کردن، به انجام رساندن، تمام کردن، فرا گرد، فراشد، روند، فرا
هنرسنتیواژهنامه آزادهنرهای سنتی، هنرها و صنایع ظریفهای هستند که در طول سده های متمادی با حفظ ریشه ها و سنت های خود رشد کرده؛ مراحل شکلگیری خود را گذرانده یا میگذرانند
سوریانسواژهنامه آزادسورویانس عبارت از مجموعه عملیاتى از قبیل بازرسی، بررسی، نمونهبرداری، اندازهگیری، آزمایش و یا نظایر آن است که توسط بازرس مستقل به منظور تعیین کمیت، کیفیت و یا
من عندی بودنواژهنامه آزادمِن عِندی بودن اصالتا واژه ای عربی است یعنی یکطرفه بودن، از جانب خویش صحبت کردن، ازخوددرآوری یا من درآوردی یا ابداعی. البته کمی بار منفی دارد وگر نه چنان که می
راحلهواژهنامه آزادمونث راحل به معنی بانوی مسافر راه بی پایان و طولانی که هیچ وقت تمام نمی شود. مونث راحل، کوچ کننده، سفر کننده راحل عربی مهاجر راحله عربی مؤنث راحل راحیل عبری نا