مدارواژهنامه آزادپرگاره (پَرگارِه). برای نمونه، در پارسی مدار الکتریکی می شود پرگارۀ کَهرُبی یا مدار زحل می شود پرگارۀ کیوان. درود. به واژه نامۀ پارسی سرۀ فرهنگستان سر بزنید - م
انجمن همکاری خانه و مدرسهواژهنامه آزادانجمن همکاری خانه و مدرسه لغت نامه دهخدا انجمن همکاری خانه و مدرسه. [ اَ ج ُ م َ ن ِ هََ ی ِ ن َ/ ن ِ وُ م َ رَ / رِ س َ / س ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) انجمن
مردانقمواژهنامه آزادمردانقم یا مرداناغام به معنی آناهیتای مقدس است قدمت این روستا به بیش از 2000 سال می رسد در کتب مورخین و سفر نامه ها به این موضوع اشارات کامل گردیده است روستای م
مدارواژهنامه آزادپرگاره (پَرگارِه). برای نمونه، در پارسی مدار الکتریکی می شود پرگارۀ کَهرُبی یا مدار زحل می شود پرگارۀ کیوان. درود. به واژه نامۀ پارسی سرۀ فرهنگستان سر بزنید - م
heat sinkواژهنامه آزادگرماخور [از کتاب مبانی مدارات الکترونیکی د. روئین تن] (واژۀ پیشنهادی کاربران) تَفگیر.