4 مدخل
مَخ مَخَه؛ بیرون آوردن مغز (رک مخمخة، دهخدا).
شبیه ماه، مانند ماه، نام روستایی در ایلام
(سنگسری) به تکاپو افتادن، در مخمصه گرفتار آمدن.