رحیق مختومواژهنامه آزاد- رحیق مختوم ؛شراب خالص مهر شده . (تفسیر ابوالفتوح ج 10 ص 242): کنار چشمه ٔ کوثر رسد به روزه گشای رحیق مختوم از حق به گاه شام و سحر.
فرآیندواژهنامه آزادمراحل مختلف چیزی، پیشرفت تدریجی ومداوم، جریان عمل، مرحله، دوره عمل، طرز عمل، تهیه کردن، مراحلی را طی کردن، به انجام رساندن، تمام کردن، فرا گرد، فراشد، روند، فرا
رحیق مختومواژهنامه آزاد- رحیق مختوم ؛شراب خالص مهر شده . (تفسیر ابوالفتوح ج 10 ص 242): کنار چشمه ٔ کوثر رسد به روزه گشای رحیق مختوم از حق به گاه شام و سحر.