time lagواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) زمانلِک، لِکِ زمانی. از ریشۀ "لِک لِک کردن" به چَمِ "این دست آن دست کردن". هنگامی که دو چندی گیتیکی (کمیت فیزیکی) هم را دنبال
مالیخود کردنواژهنامه آزادفن یا شگردی را از رقیب به نفع خود مصادره و بهره برداری کردن است واغلب در ورزش کشتی کاربرد داشته اما استفاده آن در محاورات رایج روزانه و جدل های منطقی جالب توجه
نئوپرنواژهنامه آزادنئوپرن،ضربه گیر یا بالشتک، به قطعاتی گفته می شود که در محل اتصال دو قطعه نصب شده و از تخریب های ناشی از لرزه و جابجایی های محوری جلوگیری می کنند.
حوریدرق - جاهای دیدنیواژهنامه آزادزاغه و غار زیر زمینی آن بزرگترین و شاید بینظیر ترین غار در ایران و به جرات می توان گفت در دنیا است که هیچ کس از آن و زبیاییهایش خبر ندارد . این غار برای کسانی ک
سیچانواژهنامه آزادموش (ترکی) موش. سیچان یکی از محله های قدیم اصفهان است. این محله جزءِ بخش پنج از محلات جنوبی رودخانۀ زاینده رود است و درواقع از دهاتی است که به شهر اصفهان اتصال
خنارواژهنامه آزادمحل ییلاقی و خوش آب و هوای روستای ایجرود سمنان قبیله «خِنار» یکی از قبایل بزرگ بخش مرکزی مازندران به ویژه سوادکوه است که ریشه های قومی و نژادی اش به قوم «الینای