مغفورهواژهنامه آزادمغفوره به معنی مغفرت و بخشیده شدن از جانب پرورد گار. بیشتر در مواقع در گذشت خانم ها کاربرد دارد البته در افغانستان
ماثورهواژهنامه آزاد۱. نقل شده؛ منقول. ۲. ویژگی حدیثی که از زمان های قدیم از یکی به دیگری رسیده باشد.
مغفورهواژهنامه آزادمغفوره به معنی مغفرت و بخشیده شدن از جانب پرورد گار. بیشتر در مواقع در گذشت خانم ها کاربرد دارد البته در افغانستان
تیرشهواژهنامه آزادمخفف یا حالت محاوره ایِ کلمه ی تریشه [teriše] به معنای هر چیز خرده ریزه، مثل ریزۀ کاغذ، ریزۀ چوب، پارچه و مانند آن؛ می باشد. که عموما به پارچه اطلاق می شود. بی
لالجینواژهنامه آزادلالجین که در محاوره اهالی استان همدان، للین و بعضاً لالون تلفظ می شود، عنوان شهری است با جمعیت حدوداً پانزده هزار نفر و مرکز بخشی با همین نام در نیمه شمالی استا