کلاگرواژهنامه آزادکلاگر با کسره ک و گ در گویش تبری (مازنی) ساخته شده از دو جزء «کلا» به معنای محله و آبادی و آباد و پسوند «گر» به معنای کننده است که در کنار هم معنای آباد کننده ر
محمودآباد غارواژهنامه آزادروستای محمودآباد غار محل تولد من می باشد. کیلومتر 18 جاده خاوران تهران- جنب شهرک خاورشهر- روستای محمودآباد غار - از شهیدان این روستا می توان ش حسین ایشانی - ش ع
دایزهواژهنامه آزاداین کلمه تشکیل شده است از دو لفظ دایی + زه که معنای خاله را میرساند با این تفاوت که دایزه به خاله های مسن وسن بالا گفته میشود و اکثرا به خاله مادری و خاله پدری
مدواژهنامه آزادمِدَ:(meda) در گویش گنابادی یعنی میدهد ، پس میدهد || مَدْ:(mad) در گویش گنابادی کوتاه شده نام محمد است.(محمد حسن:مَدْحَسَنْ)