محدود کنندهواژهنامه آزادکران بند؛ واژۀ پیشنهادی پارسی. آن همان limiter است که در بسیاری از دستگاه ها به کار می رود. برای نمونه، کران بند ولتاژ که کران های بالا و پایین ولتاژ را می بندد
جینکوواژهنامه آزادجینکو نوعی گیاه دارویی است که مصرف عمدۀ آن در درمان اختلالات و علائم ناشی از محدودیت گردش خون مغزی (کم شدن حافظه و یا اختلالات ادراکی، سرگیجه، وزوز گوش، سردرد،
درعواژهنامه آزادمطابق نقل تاریخ نویسان دختران عرب وقتی به سنّ بلوغ می رسیدند به دارالندوه، که توسط قصی بن کلاب ساخته شده بود، می رفتند و در آن جا پارچه ای که با خود برده بودند
نرم افزار آزادواژهنامه آزادنرمافزار آزاد درباره آزادی است، نه قیمت. برای درک بهتر باید به معنای آزاد در آزادی بیان فکر کنید، نه در نوشیدنی مجانی. نرمافزار آزاد در مورد آزادی کاربران برا
سوسن چلچراغواژهنامه آزادنوعی گل از تیرۀ سوسنیان که تنها در روستای داماش شهرشتان رودبار، و رودسر در استان گیلان، مناطق محدودی از مازندران و اردبیل، و لنکران در کشور آذربایجان می روید.