مه آواژهنامه آزادبادرخشش و زیبا، مانند ماه، آمده است. مه مخفف ماه آ مخفف آمدن مانند ماه به دنیا آمده. کنایه از درخشندگی و ماه رو بودن است. ماه آمدن مه + مخفف آمدن = مه آ
محاقلهواژهنامه آزادشهید اول:میوه ی چیده شده محاقله: [در اصطلاح فقه] فروختن گندم در خوشه که هنوز برداشت نشده به مقداراز گندم
محاقلهواژهنامه آزادشهید اول:میوه ی چیده شده محاقله: [در اصطلاح فقه] فروختن گندم در خوشه که هنوز برداشت نشده به مقداراز گندم
لیامواژهنامه آزادمحافظ و حامی لیام نامی مشترک در سه زبان میباشد که در هر کدام معنی مشخصی دارد. لیام در زبان فارسی به معنی محافظ و حامی است و در زبان آلمانی به معنای اراده و خوا