مجرومواژهنامه آزاداز مصدر جرم ، بر وزن جسم ، از جنس بعد مکان بر وزن مفعول برده شده و مجروم میسازیم. Majroom, یعنی آنچه دارای جرم شده است. و هر چه جرم دارد مکانی اشغال میکند و مکا
معلوم الحالواژهنامه آزاددر لغت به معنی کسی که احوال و اعمالش شناخته شده است. کنایه از آدم ناسالمی که برای اثبات نادرستی او نیازی به دلیل و مدرک نیست.
مجومردواژهنامه آزادرضوانشهر نام یکی از شهرهای استان یزد است. نام آن قبلاً مَجومِرد بوده و ریشه در زبان فارسی قدیم دارد به معنای مرد جویای محبت. این شهر دارای تاریخی دو هزار ساله م
مجرومواژهنامه آزاداز مصدر جرم ، بر وزن جسم ، از جنس بعد مکان بر وزن مفعول برده شده و مجروم میسازیم. Majroom, یعنی آنچه دارای جرم شده است. و هر چه جرم دارد مکانی اشغال میکند و مکا
مجومردواژهنامه آزادرضوانشهر نام یکی از شهرهای استان یزد است. نام آن قبلاً مَجومِرد بوده و ریشه در زبان فارسی قدیم دارد به معنای مرد جویای محبت. این شهر دارای تاریخی دو هزار ساله م
کوتواژهنامه آزادسوراخی که آن طرفش معلوم نیست و نور از آن رد نمی شود. سوراخی که ان طرف ان معلوم نیست و نور از ان رد نمیشود.