سوداگری کردنواژهنامه آزاددادن و گرفتن معامله داد و ستد فروختن و خریدن دادن و جایگزین کردن بی اختیار از دست دادن و بی اختیار گرفتن چیزی به ازای ان
مستحق للغیرواژهنامه آزادهرگاه مالی مورد معامله، در یکی از عقود معلوم گردد که آن مال متعلق به ناقل نبوده، بلکه مال شخص ثالث بوده، می گویند:آن مال مستحق للغیر درآمده است، یعنی متعلق حق غ