مرمرواژهنامه آزادمُرْمُرْ:(mormor) در گویش گنابادی یعنی لرزش ، حالت و احساسی که هنگام نوازش اندام بدن دست می دهد و شبیه برق گرفتگی است ، مور مور شدن
مرمرواژهنامه آزادمُرْمُرْ:(mormor) در گویش گنابادی یعنی لرزش ، حالت و احساسی که هنگام نوازش اندام بدن دست می دهد و شبیه برق گرفتگی است ، مور مور شدن
بغسماتواژهنامه آزادبُغسَمات - نوعی نان سنتی است که قدمت بیش از 150 ساله دارد مواد تشکیل دهنده آرد ، شکر، روغن و ماده مخمر آب نخود میباشد. و رو مال نان شیره توت انگور و خرما زده می
اسکستانواژهنامه آزاداس کس تانaskestan پستی یا احاطه شده توسط کوهها.یا سنکستان جای که سنگ زیاد دارد روستا زیبایی ست در 20کلومتری هروآباد خلخال بخش شاهرود که اولین روستای ست که زبان